🖤در درون غم💘
سلام صورتی بهتون 💜 اومدم با یه تک پارتی
برو ادامه مطلب 👇
سه سال از ازدواج من با آدرین میگذشت همه چی خوب بود تا اینکه یک روز آدرین اومد خونه و گفت
آ: من میخوام طلاق بگیرم
م: چرا
آ: نمیخوام دیگه با تو باشم دیگه عاشقت نیستم
از زبان مرینت
این حرف آدرین خوشکم زد نمیتونستم چیزی بگم
بهد از یک ماه من و آدرین طلاق گرفتیم من خیلی ناراحت بودم برای خودم یک خونه خریدم هر روز حالم بد تر و بدتر میشد و هر وز کلویی و آلیا منو دل داری میدادن من یک روز داشتم میرفتم ٱتاقم که حرفای آدرین رو شنیدم (💌بچه اگه نمیدونید مرینت طراح شرکت آدرین هست) که میگفت میخواد به لایلا پیشنهاد ازدواج بده از دنیا دلم کنده شد به زور راه رفتم و خودم رو به خونه رسوندم حالم خیلی بد بود
از دنیا سیر شده بودم میخواستم بمیرم رفتم به لباس سفید پوشیدم رفتم تو بالکن که یوهو
فلش بگ
از زبان آدرین
داشتم با ملارا حرف میزدم که کلارا گفت مرینت وقتی داشتم با تلفن حرف هام رو شنیده و حالش بد شده
ومن یاد حرفام با نینو ٱفتادم سریع رفتم خونه مرینت رو بالکن بود
پایا ن فلش بگ
از زبان مرینت
که یوهو یکی گرفتم تو بغلش بهد از چند ثانیه متوجه شدم آدرین داشتم تو بغلش گریه میکردم که یوهو چشمام سیاهی رفت
از زبان آدرین
مرینت داشت گریه میکرد که یوهو بیهوش سریع بغلش کردم و بردمش خونم و به دکتر زنگ زدم وقتی بعد از چند دقیقه از ٱتاق اومد بیرون گفت
د: خانوم اگرست حالشون خوبه اما بخاطر ظعیف شدنش نشون یکمی بچه یکمی گ اذیتشون کرده
بهد از حرف دکتر سک سدم و یرسیدم بچ۸ دگتر گفت
د: شما نمیدونستین خانوم مرینت حامله هستن بچه ۵ ماهه اش دختره ومن آزمایش گرفتم که مطمئن شم بچه مال شماست آ: من تو شک بودم بهد از دکتر پرسیدم : من میتونم ببینم شون دکتر گفت: البته اما بیهوش هستن :من گفتم باشه و رفتم داخل مرینت خواب بود تو خابم خوشکل بود واقعاً نمیدونم چرا از این فرسته جدا شدم بهد مرینت بهوش اومد از زبان مرینت بیدار شدم دیدم تو یه خونه ام خونه خودم نبود به دور بر نگا کردم دیدم آدرین بالا سرم گفتم اینجا کجاست من اینجا چکار میکنم آدرین همه چیز رو برام تعریف کرد و بعد گفت:من نمیدونستم تو حامله ای بهد من گفتم : چییییییییییییییی که آدرین گفت آروم بچه ام چیزیش میشه بعد گفتم :بچه ات بره به درک بعد پا شدم که دردم گرفت گفتم : آی آخ آدرین گفت : چیزیت شد عزیزم رو به آدرین کردم و گفتم : مگه برات مهمه گفت : معلوم مهم ببخشید که ناراحتت کردم بیا آشتی و ما هم آشتی کردیم و بعد نه ماه بچمون به دنیا اومد من و آدرین ازدواج کردیم و زندگی خوبی داریم
پایان تموم شد بای تا پارت بد 🦋👋💖😘😈😈😈😈😈😈